راستش از اول هم میدونستم ، انگار که تاریخ ماموریت داشته باشه که دائم خودش رو برای من تکرار کنه . یکبار که همه اینا برام اتفاق افتاده حالا چرا نباید دوباره تکرار بشه ؟ برای اونکه اولینش بودم همین بود حالا که اولی که هیچی دومی هم نیستم چرا نباید تکرار شه همه چی ؟ هوم؟
شاید نباید توقع میداشتم . قطعا نباید توقع میداشتم ، میدونم ، اما ته دلم خیلی ناراحتم ؛ خیلی ناراحت ، سرخورده و دل چرکینم و دلم میخواد با عالم و آدم قهر کنم ، اصلا بازندگی قهر کنم و سرم رو بزارم زمین و راستی راستی بمیرم .
این روزا بیشتر به خودم فکر میکنم ، به اینکه نباید کارم رو ول میکردم باید بیشتر پشتکار میداشتم ، باید یه منبع درآمد متصلی برای خودم میداشتم و خب تف توی این انتخاباتم حقیقتا . پوف